بازدید امروز : 63
بازدید دیروز : 262
مقدمه:
حجاب و پوشش تاریخی به درازای عمر انسان دارد و خاستگاه آن فطرت و سرشت آدمی است. انسان ازآن هنگام که خویشتن را شناخته است، هرگز به صورت عریان زیست نکرده و همواره با تن پوشی مناسب با زمان و اقلیم زندگی خود به سر برده وبدن خویش را پوشانیده است.
لباس، بدن انسان را از سرما و گرما محفوظ می دارد و به آدمی شخصیت، امنیت، زیبائی، وقار و آراستگی می بخشد. از میان ادیان الهی به خصوص اسلام بر حفظ حجاب و پوشش تاکید فراوان نموده، سیره و سنت پیامبر اسلام (ص) در این زمینه الگوی مناسبی برای انتخاب پوشش است. ویژگی های لباس آن حضرت را می توان در تنوع، رنگ، زیبائی، آراستگی، تمیزی، سادگی و جنس آن جستجو کرد.
از روایاتی که در زمینه سیره عملی پیامبر (ص) داریم استفاده می شود که آن حضرت همواره به یک جامه بسنده نمی کرد، بلکه لباس های متنوعی داشت که درهنگامه های مختلف جنگ و صلح یا جمعه و جماعت می پوشید و در جامعه ظاهر می شد و همچنین بر می آید که آن حضرت در انتخاب رنگ، زیبائی، آراستگی، تمیزی، سادگی و جنس تن پوش خود اهتمام ویژه ای داشت. ما در این نوشتار کوشیده ایم به برخی از این ویژگی ها اشاره کنیم.
1- سادگی، نوع و آداب پوشش:
پیراهن های آن حضرت تا بالای قوزک پا بلند بود و روی آن روپوشی می پوشید که تا نصف ساق پایش را می گرفت و بند آن را روی پیراهن خود می بست و گاهی هم درحال نماز و غیرآن، بند را می گشود.
بسیار می شد که تنها یک روپوش و یا یک عبا می پوشید. غیر از پیراهن و روپوش آن، هر نوع لباسی که برایش فراهم می شد می پوشید، مانند لنگ، جبه، قبا، عبا و امثال آن.
دو جامه داشت که مخصوص جمعه ها بود و نیز عبای کهنه و وصله داری داشت که گاهی می پوشید و می فرمود: من بنده ام و لباس بندگان می پوشم.
انس بن مالک گوید: بسیاری از اوقات آن حضرت نماز ظهر را با یک قطیفه می خواند در حالی که دو طرف آن را به هم گره زده بود.
عرقچین می پوشد، گاهی آن را زیر عمامه و بعضی اوقات تنها به سر می نهاد و گاهی نیز آن را از سر بر می داشت و دستمالی را به سر و پیشانی می بست.
عمامه ای داشت که آن را سحاب می گفتند. آن را به علی (ع) بخشیده بود. چون آن حضرت (ع) با آن عمامه می آمد، رسول خدا(ص) می فرمود: علی(ع) در سحاب پیش شما آمد.
تشکی از پوست داشت که از لیف خرما پر شده بود، به طول دو ذراع و عرض یک ذراع و یک وجب که روی آن می نشست و گاهی روی یک حصیر، بدون فرش دیگری می خوابید.
خود آن حضرت عمامه سیاهی داشت که به سر می بست و با آن نماز می خواند. در مورد اندازه عمامه، روایت شده که طول آن به اندازه ای بود که سه دور یا پنج دور به سرش می پیچید.
همواره لباس را از طرف راست می پوشید و می گفت: «اَلْحَمْد لله الَّذی کَس?انی م?ا اُوا?ری بِهِ عَوْرَتَی و اَتَجمَّلُ بِهِ فِی النّاسِ؛ شکر خدای را که مرا به چیزی که عورتم را با آن بپوشانم و خود را در میان مردم بدان زینت دهم، پوشانید». و آن را از سمت چپ از تن خویش بیرون می آورد.
رسول خدا (ص) چون لباس جدیدی تهیه می کرد و می پوشید، لباس قبلی خویش را به فقیری می بخشید و می فرمود: «هر مسلمانی برای رضای خدا، از لباس های خویش فقیر مسلمانی را بپوشاند، مادامی که آن لباس در تن اوست، در ضمانت و نگهداری و خیر خداوند خواهد بود، خواه دهنده زنده باشد یا مرده».
در کتاب «مکارم الاخلاق» از امام رضا (ع) نقل شده که رسول خدا (ص) در وصیت خود به ابوذر(ره) فرمود: «ای اباذر من لباس خشن به تن می کنم، روی زمین می نشینم، انگشتان خود را پس از غذا با زبانم پاک می کنم، مرکب بدون پالان سوار می شوم و ردیف خود دیگری را نیز سوار می کنم، هر کسی از سنت من روی گردان شود، از من نیست....». در این روایت رسول خدا (ص) به ابوذر و تمامی پیروان خویش درس تواضع و فروتنی آموخته است.
2- رنگ پوشش:
آن حضرت (ص) لباس سبز رنگ را دوست داشت، ولی بیشتر لباس هایش سفید بود و می فرمود: «به زندگان و مردگان خود سفید بپوشانید».
و قبای سبز رنگی داشت که چون می پوشید سفیدی چهره اش در آن نمایش جالبی از زیبائی داشت.
روپوشی داشت که با زعفران رنگ شده بود و گاهی با همان لباس با مردم نماز جماعت می خواند.
همچنین آن حضرت را عبای سیاه رنگی بود که به کسی بخشید. روزی ام سلمه گفت: پدر و مادرم فدایت، آن عبا چه شد؟ حضرت فرمود: «آن را به کسی بخشیدم»، ام سلمه گفت: هرگز زیباتر از سفیدی چهره شما در سیاهی آن عبا ندیدم. آن حضرت از لباس سرخ رنگ کراهت داشت.
از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمود: «کفش سیاه و نعلین زرد رنگ سنت است». هم چنین امام باقر علیه السلام فرمود: «ما در منزل، لباس زرد رنگ می پوشیم».
در روایتی آمده که آن حضرت (ص) از پوشیدن چیزی که به رنگ سیاه باشد، کراهت داشت مگر در سه چیز: عمامه، کفش و عبا.
3- جنس پوشش:
در مورد جنس لباس از امام صادق (ع) روایت شده که امیر المومنین (ع) فرمود: «لباس پنبه بپوشید، زیرا لباس رسول خدا(ص) از پنبه بود و لباس ما اهل بیت نیز از پنبه است».
در روایت دیگری آمده که آن حضرت (ص) لباس پشمی و مویی به تن نمی کرد، مگردرحال ضرورت.
همچنین لباس کتانی نیز توصیه شده است. از اما م صادق (ع) روایت شده که« لباس کتان از پوشاک پیامبران است».
4- وسایل شخصی:
از اخلاق پیامبر خدا(ص) این بود که حیوانات، سلاح و لوازم شخصی خود را نام گذاری می کرد. اسم پرچم اش «عقاب» بود و پنج شمشیر داشت به نام های «ذُوالفَقار»، «مَخْذِمْ»، «رُسُوب»، «قَضیبْ» و «عَوْن».
ناقه ای داشت به نام«عَضْب?اءْ» و استری به نام «دُلْدُل» و الاغی به نام «یَعْفُور» و گوسفندی به نام «عَیْنه» که از آن شیر می آشامید.
عصایی داشت که روزهای عید به دست می گرفت و خطبه می خواند، چوب دستی ای داشت به نا م «مَمْشُوق»، خیمه ای به نام «کن» دو اسب به نام های «تجز» و «سَکِبْ»، زرهی به نام «ذ?اتُ الْفُضُولْ» که سه حلقه زرین داشت یکی در جلوودوتا درپشت و کلاه خودی به نام «اَسْعَدْ».
در قبضه یکی از شمشیرهای آن حضرت سه جمله از مکارم اخلاق به چشم می خورد که آموزنده بود: خود را با آن که از تو بریده، پیوند ده، حق را بگو اگر چه به زیانت باشد و نیکی کن حتی به کسی که با تو بدی کرده است.
منبع نوشتار:
1. محجه البیضاء، فیض کاشانی، ج 4، ص 140تا 145 ، انتشارات اسلامی ، چاپ دوم سال 1383 ه ق.
2. سنن النبی،علامه طباطبائی، ترجمه محمدهادی فقیهی ، ص 120 تا 133، انتشارات اسلامیه، چاپ اول، 1354 ه ش.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
لوگوی دوستان
پیوندهای مفید
فهرست موضوعی یادداشت ها
موضوعات ساختاری وبلاگ
مشترک شوید